سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زمستان 1385 - تکیه
در ادب نفست این بس که واگذارى ، آنچه را از جز خود ناپسند شمارى . [نهج البلاغه]

جابر و زیارت اربعین


السلام ای نور چشم مصطفی
السلام ای خامس آل عبا
یک نظر کن بر غلامت ای شما
من ترا پیر غلام و زائرم
یا حسین من جابرم من جابرم
بر تن صد چاک عریانت سلام
برعزیزان و شهیدانت سلام
بر تو و این نوجوانانت سلام
گو جوابم را تو شاها از کرم
یا حسین من جابرم من جابرم
آمدم بهر زیارت یا حسین
جان جد، تاجدارت یا حسین
بوسم این خاک مزارت یا حسین
من غلام و خانزاد و چاکرم
یا حسین من جابرم من جابرم
پس چرا شاها نمی گویی جواب
بر غلام پیرت از راه ثواب
قلب زارم را مکن اینسان کباب
ای حسین جان هدیه من آورده ام
از برای تو کفن آورده ام
سدر و کافور از وطن آورده ام
کن قبول از من مرنجان خاطرم
یا حسین گویی نداری سر به تن
با غلام خود نمی گویی سخن
زیر گل جسم شریفت بیکفن
من به حال بیکست ناظرم
یا حسین من جابرم من جابرم
(کربلا ی) دل پریشان فکار
ریزد اشک از دیده چون ابر بهار
گو سخن با جابر محزون زار
یا حسین من نعمتت را شاکرم

"نادعلی کربلایی"



 
نویسنده: حسینیه |  جمعه 85 اسفند 18  ساعت 2:15 صبح 

این روز ها هم روز های شادی است و هم روزهای غم و اندوه!

شادی سالگرد تولد امامانی همام از جمله امام باقر و امام موسی کاظم علیهما السلام.

و غم و اندوه شهادت امام مجتبی علیه السلام و اسارت خاندان نبوت و غم شهادت فاطمه بنت الحسین.

باشد که از سوگواران حقی این خاندان باشیم.

تسلای دل داغ دیده امام عصر روحی و ارواح العالمین لمقدمهم الفداء دست به دعا برداشته و می گوییم :

اللهم عجل لولیک الفرج



 
نویسنده: حسینیه |  سه شنبه 85 اسفند 8  ساعت 10:44 عصر 

   

 

 

 



 
نویسنده: حسینیه |  سه شنبه 85 بهمن 24  ساعت 9:44 صبح 

آخرالزمان دارای نشانه هایی است که در اصطلاح به آن ها" علائم آخرالزمان" گفته می شود.

علاوه بر اصطلاح رایج" علائم آخرالزمان" در فرهنگ مسلمانان، اصطلاح مشابه دیگری است که از آن به " اشراط الساعة" یاد می شود. اگرچه این اصطلاح به علائم وقوع قیامت اختصاص دارد، ولی از بررسی روایاتی که زیر این عنوان در کتاب های حدیثی ذکر شده است، به دست می آید که محتوای سخنان، مطالب مشترک فراوانی با روایات آخرالزمان دارد و بسیاری از نشانه ها در هر دو دسته روایات ذکرشده است. البته اصطلاح دوم نزد اهل سنت و اصطلاح نخست نزد شیعیان شایع تر و رایج تر است.

همانگونه که اشاره شد، این دوره دارای ویژگی هایی است که در روایات اسلامی از آن یاد شده است. برخی از آن خصوصیات که در آستانه ظهور به خوبی قابل مشاهده است، عبارتند از:

1- فراموش کردن دین:پیامبراکرم(ص) آنگاه که به توصیف زندگی مردم در دوران آخرالزمان می پردازد، اینگونه می فرماید:

" برای مردم روزگاری فرا می رسد که دین و آئین آن ها در همّ هایشان است و همت آن ها شکم هایشان و قبله آن ها زنانشان می باشد. رکوع  و سجودشان برای مال دنیاست، در حیرت و مستی خواهند بود و نه مسلمانند و نه نصرانی."

2- دنیا پرستی:از دیگر ویژگی های آخرالزمان، غوطه ور شدن مردم در دنیا و دنیا پرستی است. رسول گرامی اسلام(ص) در این باره فرموده اند:

" به زودی زمانی بر امت من می آید که در آن زمان درون آن ها پلید می شود ولی ظاهر آن ها به طمع دنیا آراسته می گردد. به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمی بندند، دین آن ها ریا، و [تظاهر] است، خوف از خدا به دلشان راه نیاید[ و خداوند آن ها را به عذابی فراگیر دچار سازد و به این صورت که ] آن ها خداوند را همچون آدم غرق شده می خوانند و خداوند دعایشان را مستجاب نمی کند."

3- فتنه های بزرگ:از دیگر ویژگی های عصر آخرالزمان، ظهور و بروز امتحانات بزرگ الهی است که بسیاری از انسان های سست ایمان در این آزمایش های الهی مردود و عده ای که ایمان در تمام وجودشان رسوخ کرده، موفق بیرون می آیند.

ابوخالد کابلی از امام سجاد(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود:

 " ای اباخالد! هر آینه فتنه هایی همچون قطعه های شب تار[ در راه است] و فرا خواهد رسید که هرگز کسی [ از آن] نجات نخواهد یافت مگر کسی که خداوند از او پیمان گرفته است و ایشان چراغ های هدایت و چشمه ساران دانشند."

آری کسی که در ریزش فتنه، سرایمان را به سلامت در برد، کاری کارستان کرده است که پیامبر اکرم از آن سوی اعصار و قرون از دیدن ایشان در شگفت آمده به علی(ع) چنین فرمود:

ای علی! بدان که شگفت آورترین مردم در ایمان و بزرگترین آنان در یقین مردمی می باشند که در آخرالزمان واقع شده اند، پیغمبر را ملاقات نکرده اند و از امام خود محجوبند و همانا به نوشته- که خط سیاهی بر صفحه سفید است- ایمان آورده اند."

 

تسلیت باد سالروز تخریب حرمین عسکریین

اللهم عجل لولیک الفرج



 
نویسنده: حسینیه |  سه شنبه 85 بهمن 24  ساعت 9:29 صبح 


مهرورزی به شخصیت امام حسین(ع) چیز عجیبی نیست، چرا که ‌ایشان به قدر کافی دوست داشتنی هستند. آدمی ‌در گریه کردن بر این مصیبت بزرگ نیز هم ناگزیر است از بس که ‌این واقعه جانسوز است. ضمن این که انسان باید فارغ از غم‌های کوچکی که او را در بر گرفته‌اند، با غم قابل و بزرگی دمساز شود تا باعث رونق و روشنی دل و دماغ او شود. همه ‌این‌ها تا آنجا شایسته و پسندیده است که صرفا به خاطر خود محبت خلاصه نشود و گریه برای گریه نباشد. به عبارت دیگر، منجر به ‌این نشود که ما، در عوض پاسداری از پیام حماسه عاشورا، به عزاداری بر حماسه سازان آن بسنده کنیم. جامعه شیعه و ایرانی در تاریخ و به خاطر عوامل گوناگونی از تبلیغ شعارهای عاشورا بازماند. در مقابل به درج و نشر یکسری تحریفات در این حماسه کمر بست که باعث وقفه در عملی شدن شعارهای عاشورا شد. استاد مطهری، عوامل موثر در بروز این تحریفات را، اضافه بر دشمنی و غرض‌ورزی دشمنان، حس اسطوره‌سازی مردم و دوستی دوستان که در همه وقایع جهانی مشترک بوده و هست، یک عامل خصوصی را نیز در پیدایش تحریف در واقعه عاشورا دخیل می‌داند و آن نوعی سوءاستفاده و بد برداشت کردن از سفارش اولیای دین به اقامه عزای حسینی و زنده نگاه داشتن نام و یاد اوست که به تدریج، سبب شد برخی مرثیه‌خوان‌های حرفه‌ای پیدا شوند و کم کم مرثیه‌خوانی هم یک فن و هم وسیله امرار معاش شود. با این توجیه که چون گریاندن برای امام حسین(ع) اجر و ثواب دارد، پس به حکم قاعده، «هدف، وسیله را مباح می‌کند». از هر وسیله‌ای می‌توان در این جهت استفاده کرد. در ادامه ‌این روند است که واردکردن جعل و دروغ در این زمینه در نگاه عده‌ای، مشروع وکم کم رایج می‌شود.

استاد شهید مرتضی مطهری 



 
نویسنده: حسینیه |  سه شنبه 85 بهمن 17  ساعت 12:54 عصر 

 

پخش زنده از حرم مطهر حضرت اباعبد الله الحسین



 
نویسنده: حسینیه |  شنبه 85 بهمن 14  ساعت 12:51 عصر 

 

از شور عاشورا تا پیام‏های حسینی

پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم : «مکتوب عن یمین العرش انَّ الحسین مصباح الهدی و سفینة‏النجاة»1


همراه هر موج خونش، گوهری ممتاز دارد کربلا در سینه‏اش پنهان هزاران راز دارد
عبارت حماسه و شور حسینی، به طور مکرر در میان مردم ما به کار رفته است و تحقق آن، که مربوط به جنبه عاطفی و احساسی «عاشقان حسینی» است تأثیرات فراوان داشته و شاید از کمترین عامل مؤثر (شور و احساسات) بیشترین تأثیر (ایجاد و حفظ ایمان و افزایش آن) را داشته‏ایم.
مگر نه این است که دینِ انبوهی از مردم ما در ایّام محرّم و یا عاشورا زنده یا زنده‏تر می‏شود و باعث حفظ و افزایش ایمان آنها است.
آیا این واقعیت تاریخی که جرقّه و شروع انقلاب و اعلان برائت از حکومت ظلم و فساد شاهنشاهی از محرّم 41 شروع شد، قابل انکار است؟ و یا این که مؤثرترین و پیروزمندترین عملیات‏های نظامی در دوران جنگ هشت ساله با سینه زنی‏ها و رمز یاحسین علیه‏السلام و شروع شده است... و این که تأثیر گذاری فراوان و نهفته و قابل هدایت و جهت دهی (تأکید بر شعور حسینی) موجب شد که سیاست دشمنان دین برکم رنگ و بی‏محتوا کردن و در برخی مواقع، برنابودی شور و حماسه و عزاداری سالار شهیدان دچار شکست شود.
حال از خود می‏پرسیم: وقتی این واقعیت (حماسه حسینی) که نه تمام دین و بلکه جزئی اندک از دین است، می‏تواند تأثیری چنین شگرف در زندگی فردی و اجتماعی بگذارد؛ «شعور حسینی» که مجموعه‏ای از اعتقادات راستین و حقیقی و رفتارهای فردی و اجتماعی مناسب با آن افکار است، چه تأثیری بس شگرف‏تر و مؤثرتر در حوزه زندگی خواهد گذاشت؟ و چگونه خواهد توانست دوستان را هدایت و دشمنان را نا امید گرداند؟
شعور حسینی به عنوان مدینه فاضله دینی و شیعی، عبارت است از مجموعه‏ای از افکار و اعتقادات و رفتارهای فردی و اجتماعی هماهنگ و برخاسته از منشأ «عصمت حسینی» که موجب بروز فرهنگ ناب محمدی و مهدوی و شیعی می‏شود. اگر شعور حسینی به معنای درک و فهم و الگوپذیری از زندگی فکری و رفتاری سیدالشهداء حسین بن علی علیهما‏السلام به عنوان موجودی زنده و پیش برنده به جامعه رخ بنماید، هر روز «عاشورا» و هرجا «کربلاست» و بهشت در دنیا تحقق خواهد یافت؛ چرا که کربلا پاره‏ای از بهشت است.
چراغ و نور هدایت و کشتی نجات حسینی، عینیت نمی‏یابد مگر این که جامعه رنگ حسینی و الگوی فکری و رفتاری امام حسین علیه‏السلام را به خود بگیرد.
به نظر نگارنده نوع حرکت امام حسین علیه‏السلام و اهل‏بیت و اصحابش از مدینه تا کربلا به گونه‏ای توأم با اعلام و آشکار کردن بوده و سخنان آن فرزند رسول خدا و فاطمه زهرا علیها‏السلام می‏خواسته الگویی راستین و حقیقی از معارف و اعمال صالح به جامعه ارائه دهد تا، از این رهگذر، مردم هدایت یابند و دین جدّش که اسلام ناب محمدی است، دوباره زنده گردد. از همین رو، بزرگان فرموده‏اند:«انّ الاسلام محمدی الحدوث و حسینی البقاء»؛ اسلام از ناحیه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به وجود آمد و از ناحیه حسین علیه‏السلام بقا یافت.
البته این سخن مشهور که از زبان بشر معمولی صادر شده برخاسته از سخن وحی نبوی یعنی «حسین منّی و انا منه (من حسین)»2 می‏باشد. مفهوم فقره نخست روایت، آشکار است و قسمت دوم که می‏فرمایند: من از حسینم، چیزی نیست مگر به این معنا که دین من از ناحیه سالار شهیدان اباعبداللّه الحسین علیه‏السلام آبیاری و زنده خواهد شد. آری، «شعور حسینی» رمز بقای اسلام حقیقی و ناب محمدی است.
اعلام سال «عزّت حسینی» از سوی رهبر عزیز و فرزانه، با این آرزو بود که جامعه به حقیقت رنگ و بوی رفتار حسینی بگیرد و دینداری واقعی و فرهنگ حسینی در دولت و ملت تقویت شود.
حال به جلوه‏هایی از شعور فکری و سپس شعور رفتاری و اخلاقی امام حسین علیه‏السلام و یارانش می‏پردازیم تا الگویی صحیح و کامل فرا روی زندگی ما باشد.
توحید حسینی
سیمای معصومان در زیارت «جامعه کبیره» به عنوان نه توحید الهی بلکه ارکان توحید خداوند، نه مصداق معرفت اللّه بلکه پایگاه و آبشخور (سرچشمه) معرفت اللّه، درهای ایمان، ذوب شوندگان در محبت الهی، پاکان در توحید ربوبی و... معرفی شده‏اند.
معصوم سوم، امام حسین علیه‏السلام مصداق بارز و کامل نفس مطمئنّه الهی است. وجودش سرشار از ایمان و اعتقاد به خداست. در قلب نازنین او عشق خدا می‏جوشد. او از ایمان کامل به خدا و جلوه‏های خدا در گفتار و کردار بهره‏مند است.
معصومان بزرگ‏ترین نشانه و آیت خدا در اتّصال مردم به خدا، زمین به آسمان، سُفلی به عُلیا و مُلک به ملکوت می‏باشند. چرا که امیرالمؤمنان علی علیه‏السلام می‏فرماید:
«ماللّه آیة هی اکبر منّی3؛ خداوند نشانه‏ای بزرگتر از من ندارد.» و البته همه آن بزرگواران نور واحدند. حضور خداوند در زندگی امام حسین علیه‏السلام دائم و آشکار است. خداشناسی در «دعای عرفه» که امواج عرفان حسین علیه‏السلام است، به گونه‏ای عمیق و حیرت‏آور موج می‏زند. اوج آن در این فقره دعا نمایان‏تر است که می‏فرماید:
معبود من! چون به آثار قدرتت توجّه کنم، راه وصول تو بر من دورگردد. چگونه به اشیایی که در هستی خویش محتاج تو اند، بر وجود تو استدلال کنم؟ آیا موجودی غیر از تو ظهوری دارد که از آنِ تو نباشد، تا او سبب ظهور و پیدایش تو گردد؟ تو کی از نظر پنهان گشته‏ای که راهنمایی من را به سوی تو رهنمون گردد و چه زمان از من دور بوده‏ای تا آن که مخلوقات مرا به وصالت رسانند؟ کور باد چشمی که تو را نظاره گر خویش نبیند!
کی رفته‏ای ز دیده که پیدا کنم تو را کی رفته‏ای ز دل که تمنّا کنم تو را
اخلاص حسینی
حمد و سپاس او در حدّ اعلا و به گونه‏ای اوج گرفته که با کوه ایمان پیامبران و ملائکه مقرّب الهی برابری می‏کند: «الحمد للّه حمداً یعادل حمد ملائکته المقربین و انبیاء المرسلین»
تمام افکار، رفتار و وجود او در حوزه توحید الهی گام می‏نهد. جمله زیبا و پرمعنای «لاحول و لاقوّة الاّ باللّه» در مکان‏ها و موقعیت‏های سخت و دشوار و فدا شدن‏ها و فداکردن‏ها، از کلامش به گوش می‏رسد. خود و دیگران را به خدا متصل کرده است؛ همه چیز و همه جا را از نیروی خدا می‏بیند.
وقتی از حرّ می‏پرسد: به یاری ما آمده‏ای یا به جنگ ما؟ گفت: برای مقابله و جلوگیری شما آمده‏ایم. امام علیه‏السلام فرمودند: «لاحول و لاقوّة الاّ باللّه العلّی العظیم»4 و نیز چندباری که به پشت خیمه‏ها آمد، این ذکر مقدّس را بر زبان داشت.
اخلاص برخاسته از ایمان و یقین حضرت، در تمام حرکات و سکنات او و اصحابش موج می‏زند و در این راه تنها رضایت خدا را می‏نگرد و می‏فرماید:
به خدا سوگند! از راهی جز این نخواهم رفت تا مشیّت الهی به وقوع پیوندد.5
به فرمایش امام معصوم علیه‏السلام در وصیّت خود به محمد بن حنفیه، تنها به هدف و قصد اصلاح و نه مال و قدرت و ظلم و ستم از مدینه خارج شده است.6 و همه چیز ممکن و در دسترس و تمام موجودی خود، اعم از جان، فرزندان و دوستان و اصحاب، همه و همه را در راه خداوند متعال فدا می‏کند تا جایی که مصداق خارجی و واقعی «ذبح عظیم الهی» می‏شود!
اخلاص یاران
تبلور اخلاص اصحاب در اعلام وفاداری و کشته شدن، نه یک بار بلکه 70 بار در راه ولایت و امامت آشکار شد. با توجه به گوشه‏هایی از سخنان آنها همچون مسلم بن عوسجه و زهیربن قین و بریر، فضایی از توحید ناب و اعتقاد قلبی به امامت و ولایت و معاد قابل مشاهده است؛ سخنان آنها تن هرشنونده‏ای را می‏لرزاند.
گویی این اخلاص از سویی مرگ را در نظر اصحاب شیرین‏تر از عسل کرده بود و سختی‏ها و دشواری‏ها را برای آنان آسان کرده و از سوی دیگر مقام معنوی آنها را ارتقاء بخشیده و تا حدّ «عین الیقین»، پیش برده بود تا آنجا که در روز عاشورا شبه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم ، جناب علی‏اکبر علیه‏السلام پیامبر را مشاهده می‏کند و فریاد بر می‏آورد:
«یا أَبَتا عَلَیکَ مِنّی السّلام هَذا جَدّی رسول اللّه قَدْسَکانی بِقَأسِهِ الاَوْفی»7
یعنی او از دست انسان کامل و اشرف مخلوقات، در همین دنیا و روز روشن شربت ملکوتی و بهشتی را نوشید.
اخلاص، شربت بهشتی به ارمغان می‏آورد و دنیا را به آخرت گره می‏زند و می‏توان کمی از آن شربت ناب بهشتی را در همین دنیا نوشید. و چنین است که اخلاص سیدالشهدا در گودال قتلگاه در سیمای مبارکش آشکارتر می‏شود.
در سال «عزّت حسینی» مزیّن کردن خود به اخلاص و کار برای خدا، همچون حسین علیه‏السلام و اصحاب او، بسیار ضروری است. این همه بده بستون‏ها «کاسه به جایی رود که قدح باز آید» یک روز به درد ما می‏خورد، وجود روابط به جای ضوابط، تبار گرایی‏ها، قوم و خویش محوری، حزب گرایی و حزب بازی‏ها (هوا و هوس‏های گروهی) همه و همه برخلاف شعور و اندیشه حسینی است.
پاسداری از ولایت الهی
یکی دیگر از جلوه‏های فکری و اعتقادی اصحاب امام حسین علیه‏السلام در قالب سلامتی در دین و برحق بودن آنها و حمایت بی‏دریغ از مقام ولایت معصوم، آشکار است.
حماسه و اشعار یاران امام، نشان از سلامت دین و حمایت از ولایت و امامت دارد؛ اشعار قمربنی‏هاشم علیه‏السلام گویای این واقعیت است. در واقع «شور» در خدمت «شعور و اعتقاد» در آمده است، نه این که شور، حماسه، شعر و ادب خود بذاته هدف اصلی باشد.
جامعه امروز ما در سایه «شعور حسینی» می‏بایست نگران نابودی و ضعف و آسیب پذیری دین و ایمان خود باشد و حمایت از «ولایت فقه»، امروز چتر حمایتی و پاسداری از دین و جامعه است. و به تعبیر معصوم علیه‏السلام : «ولایت، کلید دیگر واجبات است.»
سیاستگذاری دینی و اسلامی و ایمانی، تنها در قلمرو حکومت ولیّ فقیه جامع الشرایط فراهم می‏آید و رهبری، موجب تقویت ایمان افراد و فضاسازی ایمانی و اسلامی در سطح جامعه می‏شود.

پاورقیها:
1. مدینة المعاجز، ص 259.
 
2. طبقات ابن سعد، بخش امام حسین، ص 27.
 
3. اصول کافی، ج 1، ص 207.
 
4. مقتل الحسین، خوارزمی، ج 1، ص 230.
 
5. اشاره به آیه «و فدیناه بذبحٍ عظیم» (صافّات / 107)
 
6. بحارالانوار، ج 44، ص 329.
 
7. اعیان الشیعه، ج 1، ص 607؛ مقتل الحسین، مقرّم، ص 312.

 

پخش زنده از حرم مطهر حضرت اباعبد الله الحسین

 



 
نویسنده: حسینیه |  شنبه 85 بهمن 7  ساعت 2:1 عصر 

ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا

                                            بـه لطـمه‌هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش

                                            بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی

                                            به چشم کاسه ی خون و به شال ماتم مـهـدی

سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش

                                            به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب

                                            بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب

سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل

                                            بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـامـت اکـبـر

                                            بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر

سلام من به محرم به دسـت و بـازوی قـاسم

                                            به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره‌ی اصـغـر

                                           به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره‌ی اصـغـر

سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه

                                           بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـاشـقـی زهـیـرش

                                          بـه بـازگـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش

سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش

                                          به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش

سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب

                                         بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش

                                         سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش


 
نویسنده: حسینیه |  چهارشنبه 85 بهمن 4  ساعت 11:18 صبح